تولدی دیگر
تولدی دیگر

انگاه که غرور کسی را له می کنی

انگاه که کاخ ارزو های کسی را ویران می کنی

انگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی

انگاه که بنده ای را نادیده می انگاری

انگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را

نشنوی

انگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده میگری

می خواهم بدانم

دستانت را به سوی کدام اسمان دراز می کنی تا برای

خوشبختی خودت دعا کنی؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





ارسال در تاريخ چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, توسط فرزانه